یا راهی خواهم یافت، یا راهی خواهم ساخت...

آموزه های زندگی با ادبیات
وبگاه رسمی دکتر آسیه بهبودی
مدرس و پژوشگر دانشگاه

ترجمه تفسیر طبری

ترجمه تفسیر طبری به فرمان منصوربن نوح سامانی(350 – 366) به دست عده‌ای از علمای ماوراء النهر و خراسان به فارسی ترجمه شده است.

این ترجمه در چهارده مجلد بزرگ بوده سپس آن را به هفت مجلد تقسیم کرده‌اند که هر کدام ترجمه‌ی یک هفتم قرآن کریم است. مؤلف آن ابی جعفربن محمدبن جریر طبری آملی(224 – 310 ه.ق) است. همین مؤلف کتابی هم به نام تاریخ طبری دارد که ابوعلی بلعمی، وزیر منصوربن نوح سامانی، به نام تاریخ بلعمی به فارسی ترجمه کرده است. بلعمی در ترجمه‌ی خود از دیگر کتب تاریخی هم بهره برده است.

چون خدای عزوجل خواست که آدم را بیافریند، جبریل را بفرستاد و گفت: «برو بدین جهان، آنجا که امروز مکه است، و از آنجا چهل گز گِل از زمین بردار.» جبریل بیامد و آنجا که امروز کعبه است، پَر فرو برد زمین،  و خواست که گل بردارد و زمین با جبریل به سخن آمد، گفت: «یا جبریل، همی چه کنی؟» گفت: «همی گل بردارم از روی تو تا خدای عزوجل خلقی بیافریند، و این جهان بدو سپارد.»

زمین مر جبریل را سوگند داد و گفت: «بدان خدای که تو را فرستاد که تو از من گل برنداری، که خدای عزوجل از آن خلیفتی آفریند که او بر پشت من گناه کند و خون ناحق ریزد، همچنان که آن جانّ کرد تا خدای تعالی ایشان را از پشت زمین براند.» جبریل از بهر آن سوگند بازگشت و گفت: «یا رب تو خود بهتر دانی که من از بهر چه باز گشتم.»

خدای عزوجل میکائیل را بفرستاد و گفت: «برو و چهل گز گل از روی زمین بردار.»

میکائیل بیامد و زمین همچنان سوگند بر وی نهاد و او نیز بازگشت. خدای عزوجل عزرائیل را بفرستاد و زمین همچنان سوگند بر روی نهاد که جبریل و میکائیل را نهاده بود. عزرائیل گفت: «فرمان خدای را به سوگند تو بِنَدهم، خدای تعالی مرا چنین فرمود و من فرمان خدای برم نه فرمان تو.»

و آنجا که مکه است، پَر فرو برد و چهل گز گل از جمله روی زمین برداشت از همه لونی سخت و سست و نرم و ریگ و کویر و نرم و درشت و سیاه و سپید و از همه لونی.

و حق جل و علا آدم را از آن گل بیافرید به قدرت خویش، و همچنان که بیافرید صورتی بود اوکنده از مشرق تا مغرب، و اندر آن جان نبود، صلصال بود خشک شده، و بدان جا اوکنده.

 

منبع: کتاب ناژستان/ دکتر نازی بهبودی

 

تازه ترین مطالب

پربازدیدهای این هفته